کد مطلب: 29236 تعداد بازدید: ۲۰۸

فرازهایی از رهنمودهای مقام معظم رهبری در تکریم مادران و همسران شهدا

چهارشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۹
اگر من از شهدا احترام می‌کنم، اگر اظهار اخلاص به خانواده‌های شهدا می‌کنم، این صِرف یک احساسات خشک و خالی نیست؛ به‌معنای این است که این یک راهبرد حقیقی برای ملت ماست؛ یاد شهدا باید گرامی داشته شود. این جوانان عزیز، این خانواده‌های پُرطاقت، این پدران و مادران، این همسران و فرزندان؛ اینهایی که با صبر و پایداری خودشان توانستند این راه طولانی را از این گردنه‌های دشوار عبور بدهند، بایستی مورد تجلیل قرار بگیرند، تا برای نسل جوان ما و برای آینده کشور ما این پرچم بر سر پا بماند.

فرازهایی از رهنمودهای مقام معظم رهبری در تکریم مادران و همسران شهدا

راهبرد حقیقی برای ملت؛ تجلیل از شهدا و خانواده‌شان‌
اگر من از شهدا احترام می‌کنم، اگر اظهار اخلاص به خانواده‌های شهدا می‌کنم، این صِرف یک احساسات خشک و خالی نیست؛ به‌معنای این است که این یک راهبرد حقیقی برای ملت ماست؛ یاد شهدا باید گرامی داشته شود. این جوانان عزیز، این خانواده‌های پُرطاقت، این پدران و مادران، این همسران و فرزندان؛ اینهایی که با صبر و پایداری خودشان توانستند این راه طولانی را از این گردنه‌های دشوار عبور بدهند، بایستی مورد تجلیل قرار بگیرند، تا برای نسل جوان ما و برای آینده کشور ما این پرچم بر سر پا بماند.

انقلاب ما؛ انقلاب زینبی‌
انقلاب ما انقلاب زینبی است. از اول انقلاب، زنان یکی از برجسته‌ترین نقشها را در این انقلاب ایفا کردند. هم در خود حادثه بزرگ انقلاب، هم در حادثه بسیار بزرگ هشت سال دفاع مقدس، نقش مادران، نقش همسران، از نقش مجاهدان، اگر سنگین‌تر و دردناک‌تر و تحمل‌طلب‌تر نبود، یقیناً کمتر نبود. مادری که جوان خودش را، عزیز خودش را، دسته‌گل خودش را هجده سال، بیست سال، کمتر، بیشتر پرورش داده، با آن محبت مادرانه او را به ثمر رسانده، حالا او را به‌طرف میدان جنگ می‌فرستد که معلوم نیست حتّی جسد او هم برخواهد گشت یا نه. این کجا، رفتن خود این جوان کجا؟ کار این مادر، از کار آن جوان اگر بزرگ‌تر نباشد، کوچک‌تر نیست. بعد هم که جسد او را برمی‌گردانند، افتخار می‌کند که بچه من شهید شده. این، حرکت زنانه، حرکت زینب‌گون در انقلاب ما بود.

مجاهدت خانواده شهید قبل از شهادت شهید؟
این جوانی که جبهه رفت و شهید شد، فقط خودش نبود که مجاهدت کرد؛ شما هم که پدر او هستید، مجاهدت کردید که او رفت، شما هم که مادر او هستید، مجاهدت کردید که او رفت، رفتن یک جوان به‌سمت محلّ خطر، جایی که جان او در خطر است، این فقط مجاهدت او نیست؛ پدر او هم با رفتن او مجاهدت می‌کند، مادر او هم با رفتن او مجاهدت می‌کند، همسر او هم مجاهدت می‌کند، فرزندان او هم مجاهدت می‌کنند، هرکسی هم که به او علاقه دارد، مجاهدت می‌کند و شگفتا که این مجاهدت‌ها تمام هم نمی‌شود!

مجاهدت خانواده شهید بعد از شهادت شهید
خود او به جبهه می‌رود، مدّتی ایستادگی می‌کند، صبر می‌کند، جهاد می‌کند و به شهادت می‌رسد. مجاهدت او تمام شد، اما مجاهدت این مادر، ادامه دارد، مجاهدت این پدر، ادامه دارد، صبر اینها، مجاهدت اینها است. مجاهدت این فرزندان، ادامه دارد، مجاهدت آن همسر جوان، ادامه دارد. اینها که صبر می‌کنند، اینها که شکایت نمی‌کنند، اینها که این را پای خدا محاسبه می‌کنند، اینها که این خون را مایه افتخار خودشان می‌دانند، اینها که با این صبر و شکر خودشان، گردونه مجاهدت را در بین بقیه مردم ادامه می‌دهند، اینها که مایه تشویق دیگران به جهاد می‌شوند، اینها که با بیانات حکایت‌کننده از استواری آنها، مایه آبروی یک ملت می‌شوند، اینها که موجب می‌شوند ملت و کشور در عرصه افکار عالم، به‌صورت یک الگو درآید که ملت ایران درآمده است، اینها مجاهدت می‌کنند.

اگر خانواده شهید بی‌صبری می‌کردند؟
اگر پدران، مادران و همسران شهدا بی‌صبری و شکایت می‌کردند؛ منّت می‌گذاشتند و آه و ناله می‌کردند، مگر چهره این ملت این‌قدر درخشان می‌شد؟! این شما بودید که به این ملت آبرو دادید، این شما بودید که با حرف‌های‌تان، با بیاناتتان، با منش و رفتارتان، با بالا گرفتن سرتان به‌خاطر شهادت این فرزند، چهره این ملت را این‌طور نورانی کردید!

صبوری مادران و همسران شهید در پیروزی‌
اگر زنان در این نهضت همکاری نمی‌کردند، انقلاب هم پیروز نمی‌شد. یقیناً اگر زنها در داخل خیابان‌ها و در راه‌پیمایی‌های عظیم حضور پیدا نمی‌کردند، انقلاب پیروز نمی‌شد. در جنگ تحمیلی اگر مادران شهیدان و همسران شهیدان که من افتخار داشته‌ام با هزارها نفرِ اینها از نزدیک نشست و برخاست و گفت‌وگو کنم و خصوصیات آنها را مشاهده کنم، ایمان خود، صبر خود، ایستادگی خود، معرفت خود و روشن‌بینی خود در قبال ضایعات جنگ و فداکاری‌های جوانان و مردان را نشان نمی‌دادند، جنگ پیروز نمی‌شد. اگر مادران و همسران شهدا بی‌صبری نشان می‌دادند، شوق جهاد در راه خدا و شهادت در دل مردها می‌خشکید؛ این‌گونه نمی‌جوشید؛ این‌گونه به جامعه طراوت نمی‌داد.

تحیر انسان از استقامت مادران شهید
در جنگ احد که عده‌ای از مسلمین به شهادت رسیدند، یک زن در حالی که جسد سه شهید را با خود حمل می‌کرد، وقتی به مسلمانان در نزدیکی شهر مدینه رسید، اولین سؤالی که کرد، از سلامتی پیامبر(ص) بود، یعنی سلامتی رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، برای او اهمیت بیشتری از جان عزیزانش داشت. اینها را ما در تاریخ خوانده بودیم، اما آنچه در کشور ما اتفاق افتاد، اگر نگوییم اهمیتش از صدر اسلام بیشتر است، یقیناً کمتر نیست.
بعضی‌ها دو فرزند، بعضی‌ها سه فرزند، بعضی‌ها چهار فرزندشان به شهادت رسیدند، مادرانی را که عزیزانشان به شهادت رسیده بودند، ما دیدیم آن‌چنان از خودشان استقامت نشان می‌دادند که انسان را به حیرت فرو می‌برد. من با خانواده‌های مکرّم شهدا، بحمدالله دید و بازدید و نشست‌های متعددی را همیشه داشته‌ام و دارم. به‌نظرم رسیده است که مادران شهدا، از لحاظ قوّت و قدرت، حقیقتاً بی‌نظیرند. این، از ایمان است. این ایمان است که به خانواده‌های شهدا، صبر و قوّت و استقامت می‌دهد. این ایمان را قدر بدانید و حفظ کنید. این، آن چیزی است که هیچ سلاحی در مقابل آن، کارگر نیست.